نه تو می مانی و نه اندوه و نه هیچیک از مردم این آبادی... به حباب نگران لب یک رود قسم، و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،غصه هم می گذرد، آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند... لحظه ها عریانند....... به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز..... "سهراب سپهری"

[ دو شنبه 27 آبان 1392برچسب:, ] [ 15:18 ] [ hengameh ] [ ]
كوچه
 


كــوچـــه


 

بي تو، مهتاب‌شبي، باز از آن كوچه گذشتم،

همه تن چشم شدم، خيره به دنبال تو گشتم،

شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم،

شدم آن عاشق ديوانه كه بودم.

 

در نهانخانة جانم، گل ياد تو، درخشيد

باغ صد خاطره خنديد،

عطر صد خاطره پيچيد:

 

يادم آم كه شبي باهم از آن كوچه گذشتيم

پر گشوديم و در آن خلوت دل‌خواسته گشتيم

ساعتي بر لب آن جوي نشستيم.

 

تو، همه راز جهان ريخته در چشم سياهت.

من همه، محو تماشاي نگاهت.

 

آسمان صاف و شب آرام

بخت خندان و زمان رام

خوشة ماه فروريخته در آب

شاخه‌ها  دست برآورده به مهتاب

شب و صحرا و گل و سنگ

همه دل داده به آواز شباهنگ

 

يادم آيد، تو به من گفتي:

-        ” از اين عشق حذر كن!

لحظه‌اي چند بر اين آب نظر كن،

آب، آيينة عشق گذران است،

تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است،

باش فردا، كه دلت با دگران است!

تا فراموش كني، چندي از اين شهر سفر كن!

 

با تو گفتم:‌” حذر از عشق!؟ - ندانم

سفر از پيش تو؟ هرگز نتوانم،

نتوانم!

 

روز اول، كه دل من به تمناي تو پر زد،

چون كبوتر، لب بام تو نشستم

تو به من سنگ زدي، من نه رميدم، نه گسستم ...“

 

باز گفتم كه : ” تو صيادي و من آهوي دشتم

تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم

حذر از عشق ندانم، نتوانم! “

 

اشكي از شاخه فرو ريخت

مرغ شب، نالة تلخي زد و بگريخت ...

 

اشك در چشم تو لرزيد،

ماه بر عشق تو خنديد!

 

يادم آيد كه : دگر از تو جوابي نشنيدم

پاي در دامن اندوه كشيدم.

نگسستم، نرميدم.

 

رفت در ظلمت غم، آن شب و شب‌هاي دگر هم،

نه گرفتي دگر از عاشق آزرده خبر هم،

نه كني ديگر از آن كوچه گذر هم ...

 

بي تو، اما، به چه حالي من از آن كوچه گذشتم!

 

 

من عاشقه اين شعرم

پدري از 7سالگي اين شعرو برام خونده

[ دو شنبه 20 آبان 1392برچسب:, ] [ 11:57 ] [ hengameh ] [ ]
محرم

 

شمیم عاطفه در کوچه ها رها شده است
دوباره هر شب من رنگ کربلا شده است
وزیده در همه جا عطر سیب حضرت عشق
قسم به ساحت گریه قسم به ساحت عشق
فانوس اشک هایتان را روشن کنید ، ماه غریبی شهید نینواست .
فرارسیدن ماه محرم تسلیت باد

 

[ سه شنبه 14 آبان 1392برچسب:, ] [ 10:12 ] [ hengameh ] [ ]
عاشقانه ترين عكس سال

 

این تصویر توسط ایگور تورگاچکین عکاس روسی در دریاچه Abrau شکار شده است

[ سه شنبه 14 آبان 1392برچسب:, ] [ 10:1 ] [ hengameh ] [ ]
هوش
 
 
 
 
 
 
 
 
 
0-5كودن
6-7كم هوش
8-9طبيعي
10-11هوشيار
12-13نابغه
[ سه شنبه 14 آبان 1392برچسب:, ] [ 9:49 ] [ hengameh ] [ ]
عاشقانه هاي زن
رفتار عاشقـ انـہ ے زَن را بایـَـد از دلتـَـنگــــیــَش فـَـهمید

از شــُـوقُ بے تابیـــَــش براے دیـ ـدار

از حـِـس کودکانـِـہ اش بـَـراے آغــوش

از خـِـجالـَـتـَـش بـَـ ـراے بوسـِـہ گرفتـَـن

زَن بـے دلیل بـَـهانـہ نمیگیرد !!

شایـَـ ـد بـَـ ـهانـِـہ ے نـَـداشتـَـن دستانِ گرمے را دارَد کـہ دسـْتانــَش را بگیرد

 

[ جمعه 10 آبان 1392برچسب:, ] [ 14:44 ] [ hengameh ] [ ]
گلايه

خب آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دلتون مياد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

گناه دارم من بخدا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

 ديروز 384 نفر بازديد كننده داشتيم فقط يدونه نظر گریهمهر شده اخه چرا

دوستاي عزيز كه بهم سر ميزنيد خوشحال ميشم نظراتتون رو بخونم

 

 

[ جمعه 10 آبان 1392برچسب:, ] [ 14:38 ] [ hengameh ] [ ]
بن بست

 

پرستوی من تویی
می آیی بهار میشوم ؛ می روی ، پاییزم
عادت کوچ را فراموش کن
بیا و نرو
بیا و به من کوچ کن و فصلِ مرا بهار باش تا همیشه …
.
.
بن بست دنیاست برای من آغوشت …
اولین باریست که هراسی ندارم بگویم به بن بست رسیده ام !

 

 

[ جمعه 10 آبان 1392برچسب:, ] [ 14:21 ] [ hengameh ] [ ]
دختركوچولو

اين عكسو از دست نديد


ادامه مطلب
[ جمعه 3 آبان 1392برچسب:, ] [ 19:44 ] [ hengameh ] [ ]
عجب صبري خدا دارد...

 

 

عجب صبری خدا دارد!


اگر من جای او بودم.

همان یک لحظه اول ،

که اول ظلم را میدیدم از مخلوق بی وجدان ،

جهانرا با همه زیبایی و زشتی ،

بروی یکدیگر ،ویرانه میکردم.

عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم .

که در همسایه ی صدها گرسنه ، چند بزمی گرم عیش و نوش میدیدم ،

نخستین نعره مستانه را خاموش آندم ،

بر لب پیمانه میکردم .


عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم .

که میدیدم یکی عریان و لرزان ، دیگری پوشیده از صد جامۀ رنگین

زمین و آسمانرا

واژگون ، مستانه میکردم .


عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم .

نه طاعت می پذیرفتم ،

نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده ،

پاره پاره در کف زاهد نمایان ،

سبحۀ، صد دانه میکردم .


 

 

عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم .

برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان ،

هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو ،

آواره و ، دیوانه میکردم .


عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم .

بگرد شمع سوزان دل عشاق سر گردان ،

سراپای وجود بی وفا معشوق را ،

پروانه میکردم .


عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم .

بعرش کبریایی ، با همه صبر خدایی ،

تا که میدیدم عزیز نابجایی ، ناز بر یک ناروا گردیده خواری میفروشد ،

گردش این چرخ را

وارونه ، بی صبرانه میکردم .


عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم.

که میدیدم مشوش عارف و عامی ، ز برق فتنۀ این علم عالم سوز مردم کش ،

بجز اندیشه عشق و وفا ، معدوم هر فکری ،

در این دنیای پر افسانه میکردم .


عجب صبری خدا دارد !

چرا من جای او باشم .

همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و ،تاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد،!

و گر نه من بجای او چو بودم ،

یکنفس کی عادلانه سازشی ،

با جاهل و فرزانه میکردم .

عجب صبری خدا دارد ! عجب صبری خدا دارد

[ جمعه 3 آبان 1392برچسب:, ] [ 19:33 ] [ hengameh ] [ ]
غدير خم

خورشيد چراغکي ز رخسار عليست / مه نقطه کوچکي ز پرگار عليست

هرکس که فرستد به محمد صلوات /  همسايه ديوار به ديوار عليست

 

عيد غدير مبارک

 

 

 

اينم اولين عيدي كه من امسال از هدا سادات گرفتم ...

عيدتون خوش

[ جمعه 2 آبان 1392برچسب:, ] [ 19:13 ] [ hengameh ] [ ]

دریافت کد پرواز حباب ها